حرکت های سیاسی مخالفان در دوره ی دیکتاتوری دوم

حرکتهای سیاسی مخالفان در دورهی دیکتاتوری دوم از سال 1332 ش. یک بار دیگر قدرت استبداد و سلطهی استعمار، موجب شکلگیری دیکتاتوری پهلوی شد و دورهی سیاه دیگری را پدید آورد که تا سال 1357 ادامه یافت. در این مدت، نهضتها و جنبشهایی پدید آمدند که هر یک در شکستن سد

حركتهاي سياسي مخالفان در دورهي ديكتاتوري دوم

از سال 1332 ش. يك بار ديگر قدرت استبداد و سلطهي استعمار، موجب شكلگيري ديكتاتوري پهلوي شد و دورهي سياه ديگري را پديد آورد كه تا سال 1357 ادامه يافت.

در اين مدت، نهضتها و جنبشهايي پديد آمدند كه هر يك در شكستن سد استبداد و شوكت استعمار و ايجاد اميد در جامعه سهمي داشتند. در اين ميان ميتوان به موارد زير اشاره كرد:

 

1. آيتاللّه كاشاني

سابقهي مبارزاتي مرحوم آيتاللّه كاشاني از انقلاب اسلامي 1920 م. عراق آغاز ميشود. وي در جريان مبارزات ضد استعماري عراق در دو جبههي سياسي و نظامي شركت كرد. در اين مبارزه، پدرش آيتاللّه سيدمصطفي كاشاني به دست انگليسيها به شهادت رسيد و خودش نيز به اعدام محكوم شد.

وي از سال 1320 ش. به صحنهي سياسي ايران وارد شد و با تجربياتي كه از انقلاب اسلامي عراق اندوخته بود، رهبري مبارزات روحانيت را از همان سال بر عهده گرفت.

وي سياست همبستگي سياسي ملل مسلمان در صحنهي سياسي را مطرح كرد. در همين راستا، براي اولينبار ملت را متوجه فلسطين كرد و آنان را به حمايت از مسلمانان آن ديار فراخواند.

با اين كه رژيم، آيتاللّه كاشاني را به لبنان تبعيد كرد، نتوانست از دستاندازي سياسي و نظامي پيروان او در امان بماند و پيامهاي وي مبني بر دعوت به مبارزهي ضداستعماري و ضداستبدادي موجب شد در انتخابات دورهي شانزدهم مجلس به عنوان نمايندهي تهران انتخاب شود.

آيتاللّه كاشاني پس از 18 ماه اسارت و تبعيد، در بيستم خرداد 1329 با استقبال كمنظير مردم به ايران بازگشت و بيدرنگ از آنان خواست جبههي مبارزهي ضداستبدادي و ضداستعماري خود را فشردهتر كنند. او با شجاعت تمام اعلام كرد: نفت ايران متعلق به ملت ايران است و قراردادهاي تحميلي ارزش حقوقي ندارد.(188)

آيتاللّه كاشاني در اين راستا جبههي ملي را تأييد كرد و نيروهاي انبوه مذهبي را به نهضت ملي ايران پيوند داد.

حفظ يكپارچگي ملت در برابر دشمن خارجي يكي از خط مشيهاي اصولي آيتاللّه كاشاني بود. وي بارها به سياست كهنهي استعمار (تفرقه بينداز و حكومت كن) اشاره و تأكيد ميكرد كه در آخرين دقايق جهادِ سرنوشتساز ملت ايران، بايد هشيار و متحد باشيد.(189)

آيتاللّه كاشاني ترجيح ميداد از پشت صحنهي سياسي و به عنوان رهبر اسلامي، نيروهاي سياسي و تودههاي مسلمان را در صحنه نگاه دارد و از يك دولت ملي و مردمي حمايت كند. در همين راستا با اينكه در دورهي هفدهم مجلس به رياست مجلس انتخاب شد، در مجلس حضور نيافت و جريانها را از پشتسر هدايت كرد.

تجربهي تاريخي گوياي شكست اين نوع وحدت است و در چنين مواردي بايد دولت از رهبري اسلامي پيروي كند يا رهبر در صحنهي سياسي ظاهر شود و مسئوليتهاي قانوني را در عمل بپذيرد.

در برابر تهاجم جديد استعمار، نه لايحهي دفاعيهي دكتر مصدق ـ رهبر نهضت ملي كه در بازداشت به سر ميبرد ـ و نه اعلاميهي بلند و بالاي رهبر مذهبيِ منزوي، با تمام استدلالها و تحريك عواطف، نتوانست حق ملت را نگاه دارد. به اين دليل هر دو شاخهي نهضت در مسير رسيدن به دو هدف سياسي و اقتصادي از دشمن مشترك شكست خورد و اين جريان بهعنوان تجربهاي بزرگ، چراغ راه آيندگان شد.

 




| شناسه مطلب: 79430